وایرال شدن مجدد میم کوین های بی ارزش مثل نات کوین و همستر با حرکت هنرمندانه تیم تون کوین مرا به وجد آورد تا در این باره بنویسم.
پس از انقلاب ساتوشی و موفقیت های کسب شده توسط بیت کوین، افرادی برای تفریح و مسخره کردن این تکنولوژی از الگوریتم آن کپی برداری کرده و ارز دوج کوین را که نام نوعی سگ را یدک می کشید ایجاد کرد. سازنده احتمالا خود نمیدانست که این ارز بازیچه دست سفته بازان خواهد شد چون خودش بعد از توسعه از آن فاصله گرفت.
با توجه به بی ارزش بودن این ارز قیمت آن معمولا پایین بود، هر از چند گاهی چند سفته باز مبالغی را وارد این حباب مطلق میکردند و قیمت نسبتا بالا میرفت و با خروج آن ها مجددا قیمت ارز پایین بود. با پایین آمدن قیمت عدهای از مردم که از بی ارزش بودن این ارز نا آگاه بودند دچار زیان میشدند تا سفته باز نا محترم سودش را بردارد.
تا اینکه سفته باز اعظم آقای ایلان وارد این ارز شد و با وایرال کردن آن و تلاش برای ارزش ذاتی دادن به آن سعی کرد قیمت را به شدت بالا ببرد. البته او در ابتدا مجذوب بیت کوین شده بود اما وقتی دید نمی تواند به بیت کوین حکومت کند سراغ چیز نحیف تری رفت و ورود سنگینی در دوج کوین انجام داد. با اینکه ایلان هم نتوانست ارزشی ذاتی به دوج کوین بدهد اما سود خوبی از آن برد.
این ارز با اینکه ارزشی ذاتی نداشت اما چون اخبار کاذب و خرید نهنگ ها باعث میشد قیمت آن نجومی بالا برود مردم را مجذوب خود می کرد. مردم چیز بی ارزشی را به قصدی صرفا مادی از نهنگ ها میخریدند تنها به این علت که پولدارتر خواهند شد و نهنگ نا محترم هر گاه دلش بخواهد ارزها را خالی میکند. به مرور ارز در بین مردم توزیع می شود و قیمت آن هم به ثبات می رسد اما در نهایت یک جمعیت بزرگی یک چیز بی ارزش را تنها با این هدف که گران تر خواهد شد نگه خواهند داشت و این کصافط کاری هم در کارنامه انسان درج خواهد شد.
بعد از دوج کوین ارز شیبا توانست با تکنولوژی جدید تر یعنی توکن های وب3 کمی سر و صدا کند، سازندگان این ارز برعکس دوج کوین میدانستند چه چیزی ساخته اند و ثروت هنگفتی را با فروختن یک توکن بی ارزش به مردم به دست آوردند. البته موفقیت قبلی دوج کوین باعث شد چنین اتفاقی را راحت تر رقم بزنند. این ارز که ثبات کمتر و تعداد بیشتری از دوج کوین داشت مردم را به معنای واقعی کلمه فریب می داد و مردم فکر می کردند قیمت آن به یک دلار خواهد رسید! برخی از مردم حتی نمی دانستند این ارز هدفی جز خالی کردن جیبشان ندارد.
وقتی عده ای از این ارزها پولدار میشدند سر و صدایش بین مردم سریع میپیچید و به این ترتیب مردم به سمت آن حمله می کردند. درست در این مرحله سازندگان مقدار زیادی از این توکن را به مردم فروخته و سپس قیمت ارز شروع به کاهش های شدید می کرد و به این ترتیب عده بسیار زیادی دچار زیان می شوند. اما کسانی که زیان می کنند خیلی به چشم نمی آیند و فراموش می شوند.
این بازار با ظهور ارز پ.پ در شبکه سولانا به یک تکرار رسید و اینطور رسم شد که هر شبکه وب3 یک توکن میم کوین معروف داشته باشد. البته در کنار آن معروف صدها توکن غیر معروف هم ساخته میشد که با تبلیغات شدید کمی ثروت به سازندگانش می رساند و سپس با زیان مردم به فراموشی سپرده میشد.
نات کوین
جای آن وجود داشت که کسی هم پیدا بشود و میم کوین بی ارزش ولی معروف در شبکه تون کوین بسازد. اما دل من جایی شکست که فهمیدم تیمی مرتبط خود پاول دوروف چنین کاری می کند. سوای حبث اخلاقی آن که من از پاول انتظار نداشتم و شاید علت آن ایدئولوژیک باشد، اما این کار از نظر فنی و بازاریابی به معنای واقعی کلمه یک شاهکار بود. مثل تمام کارهای دیگر پاول.
آن ها این ارز را با تبلیغ و قسم و ایردراپ به مردم ندادند. بلکه شما برای بدست آوردن این چیز بی ارزش تازه باید کار هم میکردید. صبح تا شب کلیک کن تا به تو توکن های بی ارزش بدهیم! عده ای میگفتند که این بازی به مردم پول نخواهد داد. اما این مسئله را از ریشه نفهمیده بودند. اصلا تیم سازنده قرار نبود پولی به مردم بدهد. مردم خودشان قرار بود به همدیگر پول بدهند و چون برای بدست آوردن این توکن ها کللی کلیک روی صفحه موبایلشان زده بودند حاضر نبودند ارزهای دلبندشان را به هر قیمتی بفروشند. تیم نات کوین با روش نوآورانه و تبلیغات بسیار عالی توانستند توکن بی ارزش نات کوین را به اندازه کافی بین مردم توزیع کنند و شاید حتی عادلانه تر از دفعات قبلی قیمت آن را سریع تر به ثبات برسانند.
تیم پاول توانست با پیش دستی از سوء استفاده کننده ها یک میم کوین مردمی با توزیع عادلانه تر را عرضه کند که جای خالی میم کوین ها را در شبکه تون کوین بگیرد. خود پاول دوروف هم ظاهرا صرفا از طریق ریفرال ها و اهداء مردم صاحب بخشی از این توکن ها شد و به این ترتیب قصد او سفته بازی و فریب مردم نبوده است. همچنین این کار را چنان هنرمندانه انجام داد که هم قدرت شبکه تون کوین و هم قدرت تلگرام برای مردم ابلاغ شد.
اما اگر بحث اخلاق باشد که هست، او را می توان به علت وایرال کردن مجدد موضوع میم کوین ها مقصر دانست. این حرکت هنرمندانه تیم پاول همچنان به نات کوین ارزش ذاتی نمی دهد. مردم همچنان چیزی را در دست دارند که خودشان به آن بها می دهند و هدفی ذاتی در آن وجود ندارد. مردم برای چیزی استرس کشیدند، وقت گزاشتند، پول گزاشتند، تبلیغ کردند و منتظر آینده آن هستند که فقط یک حباب است!!! بی اخلاقی زمانی تثبیت شد که بخصوص وقتی که پاول مردم را امیدوار کرد قیمت نات کوین به شکل غیر قابل باوری بالا خواهد رفت.
این موفقیت نوآورانه نات کوین باعث شد مردمی که باورشان نمیشد ممکن است چیز بی ارزشی آن ها را پولدار کند اکنون حریصانه دنبال پروژه های مشابه مثل همستر افتاده باشند. بدون اینکه بدانند هدف پروژه چیست، بدون اینکه بدانند با این کار آن ها یک حباب بی ارزش دیگر ایجاد می شود که یک روز عده زیادی را متضرر خواهد کرد.
البته باید برای منتقدان ارزهای دیجیتال که وجود میم کوین ها را دلیلی بر شکست اخلاقی ارزهای دیجیتال میدانند عرض کنم که تقریبا تمام حباب ها در بازارهای مالی در دست سفته بازان بزرگ مثل میم کوین عمل می کنند. حباب سهام در دست سهامداران حقوقی و حباب دلار در دست کشور مالک آن نقش میم کوین را دارد و کاربرد آن خالی کردن جیب مردم نادان است.
سوال اینجاست که آیا یک روز مردم به چنان رشد اخلاقی خواهند رسید که حبابها را معامله نکنند یا این حیوان درنده بدون اهمیت دادن به ارزش ذاتی کار خود به دریدن مرض های اخلاق در ازای پول و قدرت ادامه خواهد داد؟
پاول دوروف
با کمال احترامی که به پاول دوروف به عنوان یکی از اخلاق مدار ترین و منظم ترین مردان دنیای تکنولوژی، اما او برای تکامل در این مسیر به قرآن و مکتب اهل بیت نیاز دارد.
حباب بیت کوین
می خواهم مدعی شوم که حتی طلا هم حباب دارد، چرا که طلا ذاتن ارزش کاربردی زیادی ندارد، نه در صنعت و نه در معاملات روزمره یا بین المللی. اما بیت کوین و ارزهایی که هدف و تکنولوژی مفید دارند به همان اندازه قیمت دارند که کاربرد داشته و مردم به کاربرد آن ها معتقدند. تا زمانی که بیت کوین دارای ارزش کاربردی است در نظر گرفتن حباب برای آن بی معنا است.
ارزش ذاتی چیست؟
ارزش ذاتی واقعی تنها به چیزی تعلق می گیرد که در “یوم دین” قابل دفاع بوده و مورد پسند مالک قرار گیرد. مابقی هرچه در دنیا میبینید میم کوین است.
چه کاری را نکنیم؟
معیار امام است. اگر کاری که می خواهید انجام بدهید را حاضرید عقلا برای امام زمان و امتش توصیه کنید و عواقب آن را برای امام و امت می پذیرید پس انجامش منطقی است. اما اگر حاضر نیستید نزد امام رفته و او و امتش را دعوت کنید که صبح تا شب روی یک همستر کلیک کند، از انجام آن پرهیز کنید.
دیدگاهتان را بنویسید