ضالین

اینکه چرا در نماز باید کلمه ضآآآآلین را کشیده خواند سوالی بود که باعث شد در آیات سوره حمد تاملی کنم.

دعا به طور کللی مستحب است. بجز در مواردی مانند دعای “اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ” در نماز که جزو واجبات است.

اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿۶﴾
ما را به راهِ راست هدایت فرما. (۶)

صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ ﴿٧﴾
راه کسانی که به آنان نعمت عطا کردی، نه آنان که مورد خشم تواند و نه گمراهان. (۷)

سوره مبارکه حمد، آیات ۶ و ۷

قرآن را خداوند بر ما بیان فرموده. خودش به ما یاد می دهد که در هنگام حمد و ستایشش از او بخواهیم ما را به راه راست هدایت فرماید. یعنی ما چیزی را از خدا می خواهیم که خدا خود امر بر خواستن آن کرده است و این خواسته واجب است.

راه راست در فطرت هر کسی تا حدودی تعریف شده است. فیلسوفان و متفکران و نیک سرشتان عالم در جستجوی این راه و در توهم پیدا کردن آن نظریه ها و فرضیه ها داده اند.

اما چگونه می توان فهمید که آیا این دعای ما مستجاب شده و اکنون ما در راه راست قرار گرفته ایم یا خیر؟ چه کسی می تواند تضمین کند که این راهی که می رود همان راه راست است یا خیر؟

خداوند در آیه بعدی تقلبی رسانده. ما با زبان خودمان مشخصاتی از راه راست خطاب به خداوند می گوییم که خداوند خودش به ما یاد داده است. خدایا مرا به راه راست هدایت کن، کدام راه؟ راه آن کسانی از بندگانت که به آن ها نعمت دادی!

طبق فرموده خداوند کسانی در این راه قرار دارند و مشخصاتشان این است که به آن ها نعمت داده شده است! پس ما اگر این ها را پیدا کنیم راه راست را هم پیدا کرده ایم.

خداوند به چه کسانی نهایت نعمت را داده است؟ کمی فکر کنید سپس قبول کنید که در راس آن ها ۱۴ معصوم علیهما سلام قرار دارند. چرا؟ چون:

درست است که تشخیص راه راست برای ما دشوار است. اما مقصد را بسیاری می دانند. مقصد خود خداوند است و رسیدن به لقا پروردگار. حالا نزدیک ترین افراد به این مقصد که معصومین علیهما سلام باشند پیشرو ترین افراد در این راه اند و در نتیجه نعمت را از همه بیشتر دارند.

اطمینان از بودن در صراط مستقیم

یک راه وجود دارد که اطمینان حاصل کنیم هم اکنون در صراط مستقیم قرار داریم یا خیر. آن هم این است که یک فردی را پیدا کنیم که میدانیم یقینا دارای نعمت خداوند است. سپس خود را به او بچسبانیم و هر جا رفت به دنبالش بیفتیم. این چنین او ما را امامت خواهد کرد و راه را گم نخواهیم کرد. مانند فرد راهنما در کوهنوردی.

عملا اطمینان از بودن در راه راست بدون پیدا کردن شخصی که از قبل مطمینیم در راه راست قرار دارد و انطباق خود با او غیر ممکن است.

معیار بودن در راه راست همراهی با امام است و هرکس با امام نیست قطعا در بیراهه است.

ضالین

در اینجا ضالین معنا می شود. ضالین شامل تمام افرادی می شوند که همراه با امام علیه السلام نیستند یا همان “در صراط مستقیم” نیستند. این می تواند شامل تمام افرادی باشد که فکر می کنند به امام نیازی نیست و خودشان می توانند به تنهایی در صراط مستقیم باشند. و تمام کسانی که نه صراط مستقیمی می شناسند نه امامی و طبعا گمراهند.

چنین به نظرم آمد که شاید و شاید کشیده شدن ضآآآآآآآلین در آیه نیز منظوری دارد و آن این است که این افراد گستردگی بسیار زیادی دارند. یعنی افراد بسیار بسیار زیادی ضالین محسوب می شوند.

ضرورت بیعت با امام

از حدیث معرفت امام بر می آید که بدون امام فرد جاهل است و فرد جاهل هم قطعا در صراط مستقیم نیست:

مَنْ مات ولیس فی عنقه بیعه مات میته جاهلیه.
هر کس بمیرد و بر گردن او بیعت با امامی نباشد، به مرگ جاهلی مرده است.

مَنْ مات بغیر إمام مات میته جاهلیه.
هر کس بدون امام بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است.

مَنْ مات ولیستْ علیه طاعه مات میته جاهلیه.
هر کس بمیرد و اطاعت از امامی بر گردن او واجب نباشد، به مرگ جاهلی مرده است.

من مات لیس علیه إمام فمیتته جاهلیه.
هر کس بمیرد و امام نداشته باشد، به مرگ جاهلی مرده است.

حدیث معرفت امام از پیامبر ص از چهار منبع مختلف

اثبات معصومیت امام

از مواردی که عرض شد به دست می آید که امام حتما باید معصوم باشد تا از صراط مستقیم منحرف نشود. پس کسانی که نعمت دارند و به گفته قرآن در صراط مستقیم قرار دارند شامل غیر معصوم نمی شود.

البته غیر معصوم به همان اندازه که خود را شبیه امامش کند و طبق دستورات او حرکت کند شبه معصوم می شود و ممکن است فردی خود را چنان غرق در امام کند که قدم به قدم بتواند با او همراه شود و پس از آنکه کاملا در صراط مستقیم یا همان تحت ولایت امام قرار گرفت می توان او را هم از دارندگان نعمت دانست. نعمت هدایت که با نعمت ولایت کسب می شود!

گناه موجب دوری از صراط مستقیم و امام

نتیجه ای جدید به دست می آید که فرد گناهکار نمی تواند با امام به صورت کامل همراه باشد! چون گناه موجب انحراف از صراط مستقیم است و فردی که گناه می کند به اندازه گناهش از امام خود جدا می شود و از صراط مستقیم تخلف می کند. پس فرموده آیت الله کشمیری (ره) را یادآوری می کنم که فرمود امام زمان طاهر است و برای دیدن او باید طاهر بود. فرد گناهکار هر چقدر هم عاشق امام باشد اما هم مسیر با او نیست. اگر خود را تحت ولایت امام قرار دهد امید است با هدایت او از گناهش رها شده و به مسیر مستقیم بازگردد.

ولایت شرط هدایت

در کشف تقارب مفهومی عمیق در هدایت و ولایت تاکید می کنم! هدایت به صراط مستقیم مال کسیست که تحت ولایت باشد و هر کس از ولایت خارج شود راه را گم کرده است!

آیت الکرسی: هر کس ولایت طاغوت را داشته باشد از نور به تاریکی می رود و هر کس تحت ولایت الله باشد از تاریکی به نور می رود! یعنی هر کس تحت ولایت الله باشد در صراط مستقیم قرار می گیرد. حالا خود خداوند فرموده که معصومین در صراط مستقیمند. پس ما اگر تحت ولایت و همراهی مطلق معصومین باشیم عملا تحت ولایت الله قرار داریم.

هر فردی که بگوید به امام معتقد نیست و خود راه راست را یافته است سخت در اشتباه است. چرا که اگر فردی در صراط مستقیم باشد حتما خود را پشت سر امام خواهد دید. همین نکته کلید شیعه شدن بسیاری از عرفای اهل سنت است.

مطابق فرمایش آقای قاضی (ره) هر یک از این عرفا که به مقامات بالایی دست یافته قطعا ولایت را درک کرده و متوجه شده پس از این همه زحمت و ریاضت و تزکیه نفس در حال حرکت پشت سر یک امام است و اگر از پشت سر او بخواهد خارج شود از راه راست منحرف خواهد شد.

پس به هر دوری ولیی قایم است
آزمایش تا قیامت دایم است

مولوی

می توان برداشت نمود که مولوی متوجه شده است تحت ولایت یک شخص قایم قرار دارد و ماندن تحت ولایت او آزمایش اصلی تا قیامت است.

اختیار

مَثَلُ الإمام مَثل الکعبه إذ تُؤتی وَ لا تَأتی
امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آن که (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به نقل از پیامبر اکرم صلوات الله علیه

امام تفاوتی با پیامبر دارد. پیامبر پیغامی از خداوند دارد که باید به مردم ابلاغ کند و لذا به سمت مردم می آید. اما امام را کاری با ضالین نیست. امام راه را می شناسد و در حال حرکت است. مردم اند که باید خود را به امام برسانند. بعد از رسیدن هم امام اجبار به ماندن نمی کند. یا همان “لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ”

اِنَّ الحسینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینهُ النَجاه.
همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.

پیامبر اکرم صلوات الله علیه

امام حسین ع یک بار قبل از حرکت اختیار می دهد که با کاروان باشی یا نه. یک بار در سرزمین کربلا می گوید که هر کسی بدهی یا معذوریتی دارد برود. یک بار در شب عاشورا می گوید که ما این راه راست را رفتنی هستیم هر که نمی خواهد برود می تواند برگردد. و یک بار هم برای کسی که امان نامه دریافت کرده می گوید که اگر خواستی می توانی بروی.

رهرو و سالک باید حواسش جمع باشد که امام لا اکراه فی دین است و اگر لحظه ای غفلت کند ممکن است از راه امام یعنی از راه مستقیم جدا شود و به بی راهه برود.

رابطه قرآن و معصوم

آیات قرآن که در امام تجلی می کند و امام همه در آیات قرآن است و این حدیث تقدیم می شود که:

انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداً: کتاب الله فیه‌الهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنی‌انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما

من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها می‌گذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترتم را. تا وقتی که از این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ‌گاه از هم جدا نمی‌شوند. تا کنار چشمه کوثر بر من وارد شوند.

پیامبر اکرم ص

انشالله خداوند ما را به کشتی نجات امام حسین ع که کارش هدایت است برساند.
یا همان “اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ”

انشالله خداوند ما را در زمره پیروان حقیقی و همراهان امام زمان عج قرار دهد.
یا همان “صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ”

انشالله خداوند مارا در زمره دشمنان امام و مخالفان امام قرار ندهد.
یا همان “غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ”

انشالله خداوند ما را در زمره افرادی که از امام زمان عج جدا مانده و راه را گم کرده اند قرار نده.
یا همان “وَلَا الضَّالِّینَ”

اصحاب یمین

.در سوره واقعه به اصحاب یمین و شمال اشاره شده است. در کلیپی دیدم که برای شیخ جعفر مجتهدی سوال بوده اصحاب یمین چه کسانی هستند؟ در خواب حضرت امیر علیه السلام را می بیند که به ایشان می فرماید شیخ شما که اهل حساب کتاب هستی چرا یمین را حساب نمیکنی. ابجد یمین می شود ۱۱۰ و شیخ به این نحو متوجه می شود که اصحاب یمین همان اصحاب حضرت امیر علیه السلام هستند.

این موضوع برای من قابل درک نبود و فکر می کردم آیا تمام افرادی که امام را نمیشناسند از دم اصحاب شمال می شوند؟

تا اینکه اخیرا در آیات بعدی همان سوره مشاهده کردم که اصحاب شمال را “أَیُّهَا الضَّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ” خطاب فرموده. لذا برایم روشن شد که اصحاب شمال دچار گمراهی هستند و گمراهی هم همان نشناختن امام است. و البته می شناسیم افرادی که امر ولایت مولا امیر المومنین علیه السلام را تکذیب کردند و موجب گمراه شدن خود و دیگران شدند. پس محتمل است که اصحاب یمین را صاحبان نعمت ولایت و اصحاب شمال را کسانی که خارج از ولایت خلیفه الله هستند بدانیم.

اشک بر حسین (ع)

بنده فردی را که ظاهرا گناهکار است اما ارادتی نسبت به امام حسین (ع) دارد و مثلا با اشک ریختن برای او ارادتش را نشان می دهد را به اصحاب یمین نزدیک تر می دانم تا کسی که ظاهرا گناهی ندارد اما دچار منیت است و قصد دارد مستقل از امام زندگی کند. چرا که آن فرد ارادتمند به امام حسین (ع) ممکن است یک شبی خود را تحت ولایت مطلق امام بگزارد و راه صد ساله را به یاری امام یک شبه طی نماید. اما این فردی که خود را بی نیاز به امام می داند و در برابر امام تواضع نمی کند بعید است از نعمت ولایت بهره مند شود و طبق تحلیلی که انجام شد جزو گمراهان خواهد بود.

البته داریم افرادی که شیعه به دنیا آمده اند و حتی شاید به عذاداری هم بروند اما خود را تحت ولایت امام قرار ندهند که قضاوت در این مورد عملا بسیار دشوار خواهد بود. یا کسانی که اصلا اسلام را نمی شناسند اما با فطرت پاکشان همواره در جستجوی انسان های متعالی برای پیروی از آن ها هستند و ممکن است این افراد حتی بعد از مرگ با دیدن امام در برابر او تواضع کنند و جزو پیروان امام قرار بگیرند.

رابطه ولایت و عرفان

اگر مسیر سیر و سلوک عرفانی را همان صراط مستقیم بدانیم عملا هر شیعه واقعی که تحت ولایت امام زمان عج در حرکت باشد در نهایت به درجات عرفانی هم خواهد رسید. و هر غیر شیعه ای که وارد وادی عرفان شود در نهایت در برابر امام معصوم تواضع خواهد کرد.

زیارت جامعه کبیره

بخش هایی از زیارت جامعه کریمه منقول از امام هادی (ع) این ایده را تحکیم میکند که ضالین غفلت کنندگان از امر امامت را شامل می شود.

وَضَلَّ مَنْ فارَقَکُمْ

وَبِضَلالَهِ مَنْ خالَفَکُمْ

زیارت جامعه کبیره

همچنین در بخشی از این زیارت انکار ولایت ایشان را موجب مغضوب شدن نزد خداوند می داند:

 وَعَلَىٰ مَنْ جَحَدَ وِلایَتَکُمْ غَضَبُ الرَّحْمٰنِ

زیارت جامعه کبیره

دعای ندبه

در این متن بنده چنین برداشت نمودم که صراط مستقیم وجود دارد ولی برای پیمودن آن تنها یک روش است و آن قرار گرفتن ذیل ولایت امام است.

در دعای ندبه امام زمان (ع) را با عنوان “یابن صراط المستقیم” خطاب می کنیم و در واقع امیر المومنین (ع) را صراط المستقیم می دانیم.

با این تعبیر می توان ادعا کرد که اصلا صراط مستقیم همان خود امام امیر المومنین (ع) و شاید سایر امامان عزیز باشد. نه اینکه صرفا امام در راه مستقیم است. بلکه خودش همان راه سعادت است.

پس نه تنها برای قرار گرفتن در صراط مستقیم باید تحت ولایت امام بود، بلکه “اهدنا صراط المستقیم” دقیقا همان خواستن ولایت امامان معصوم است.


منتشر شده

در

توسط

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *